یلدا مبارک
وقتی هوا سرد شدو برف بارید
خورشید خوابید و مهتاب تابید
پاییزاز هم پاشید،بدرودگویان
زیبا زمستان با خنده در دست
با باد سرسخت و با برف سرمست
لبهای پرخنده سرحال و سرزنده
همراه یلدای رقصان و بالنده
آرام آرام خندید و خندان
با باز باران آمد به میدان
یلدای کم حرف زیبای پر برف
با سیب شیرین بادام در ظرف
بر سفره آجیل خرما عسل شیره
با یک سبد میوه بر روی هم چیده
آرام آرام آمد به میدان
مهمان درزد درودی فرستاد
بابا و مهمان احوال پرسان
مادر به ایوان با چای و لیوان
یلدا مبارک و تبریک گویان
آمد به میدان
آجیل وانجیر بامیوه خوردیم
پشمک لواشک کمی تخمه خوردیم
هورا کشیدند هورا کشیدیم
بالا پریدند بالا پریدیم
شادی و هرمان آمد به میدان
تا دیر هنگام با هم نشستیم
بنیان غم را از هم گسستیم
بادام وپسته با هم شکستیم
چای که جوشید،مهمان نوشید
گرمای نابی آمد به میدان
باباسراسر تبریک میگفت
یلدا مبارک به تشریک میگفت
یلدای امسال چسبیده بسیار
منهم چون جغد بودم بیدار
تا صبح روشن آمد به میدان
ابراهیم خلیلیان
